۱۳۹۵ بهمن ۷, پنجشنبه

یادواره مجاهد قهرمان احمد رئوف بشردوست که در رزم و مجاهدت و زیر شکنجه پولادی آبدیده شد


عکس جدید از مادر  مجاهد قهرمان احمد رئوف بشردوست

اين شعر برمزار مادرنقش بسته:

بعدازتو دلم دراين قفس ميگيرد
وز بغض فراق تو دلم ميميرد
خوش بود زمانه چون تو با مابودی
افسوس زمانه داده پس ميگيرد


مادر در43سالگی هنگامی چشم از جهان فروبست كه جگرگوشه اش احمد در سياهچال گوهردشت بود. قلب پاکش اینهمه آزار و اذیت فرزندانش را تاب نیاورد.

مادر قهرمان مجاهد که تا آخرین لحظه حیاتش دست از هواداری و حمایت سازمان مجاهدین و فرزندانش بر نداشت.





معرفی کتاب مسافر دیار بی قراران - به یاد مجاهد قهرمان، شهید سربه‌دار احمد رئوف بشری‌دوست

مسافر دیار بی قراران، عنوان کتابی است که توسط انتشارات بنیاد رضاییها در ۵۲ صفحه به یاد مجاهد قهرمان احمد رئوف بشری دوست منتشر شده است.
 در مقدمه این مجموعه زیبا که به مناسبت سی‌امین سالگرد قتل‌عام ۱۳۶۷ منتشر شده آمده است:

تقدیم به:
برادر مسعود که پاکترین، زیباترین، شورانگیزترین و بزرگترین عشق زندگی احمد بود. او که می‌گفت: «ما چه نسل خوشبختی هستیم که رهبری چون مسعود داریم».
و
تقدیم به نسل جوانی که آن زمان هنوز به‌دنیا نیامده بودند و اکنون خونخواه احمد و ۳۰ هزار گل سرخ پرپرشده هستند. 
کتاب با یکی از سروده های احمد در زندان آغاز می شود؛

ایران غرق بلاست،‌ پر از صداست
در این شبهای ما،
 ‌همه جا خون خداست
آفتاب فردا از رگبارها
 و آتش سلاح تو طلوع می‌کند 
باید برخاست، باید برخاست
نباید نشست، نباید نشست
باید با خون عهد و پیمان بست.
برای دریافت پي دي اف كتاب روی لینک کلیک کنید.

https://drive.google.com/file/d/1WDfSbNv3yZFMGQeFCif6qa9xb6I6aL3U/view


مجاهد قهرمان احمد رئوف بشردوست

نوجوانی ۱۵ساله که به محض یافتن گمشده اش چونان درختی تنومند قد کشید.
او که در عمر کوتاه۲۴ ساله اش همراه خود درخت مقاومت و مجاهدت را  به فرازها برد
از هفده سالگی که به زندان افتاد سنبل والگوی ایستادگی شدتا پایان 
و با خود فرازهای پرشور مقاومت تا به آخر را پروید و با خطی از خون و رزم و عزم خط به خط کتاب مجاهدت را نوشت 
و بی هیچ سنگ مزار یا نشانی در قتل عام ۶۷ جاودانه شد 
مجاهد قهرمان احمد رئوف بشردوست

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر